هواداران استقلال؛ آنها تشنه دیدن روی محبوب‌شان در مستطیل سبز بعد از ۴ ماه خاکستری قرنطینه بودند. همان‌هایی که امید بسیار داشتند تا بعد از وقفه چندماهه، فرهاد مجیدی بتواند امتیازات از دست رفته را جبران کند و تیمش را با پیروزی مقابل فولاد به کورس بازگرداند. اما آنچه لب کارون برای آبی‌ها رخ داد نه‌تنها یک کابوس تمام‌عیار بود، بلکه حالا این سوال مهم مطرح است: آیا مجیدی جوان قادر به بازگرداندن این قطار سنگین و کند روی ریل سابقش هست یا خیر؟

به گزارش ایسنا، مهدی طاهرخانی در ادامه یادداشتش در روزنامه وطن امروز نوشت:

۱- استقلال برابر فولاد در ورزشگاه خالی از تماشاگر باخت و آنها حالا تماما سعی و تلاش دارند که قاضی میدان را مقصر اصلی این شکست معرفی کنند. دلیلش هم چیزی نیست جز ۲ اخراج متوالی درون زمین و همچنین بیرون کردن فرهاد مجیدی از روی نیمکت. بیانیه باشگاه که در آن به صورت کاملا آماتورگونه و بهت‌آور، کناره‌گیری از لیگ برتر در صورت تکرار اشتباهات داوری مطرح شده به خودی خود نشان می‌دهد در استقلال این روزها چه خبر است.

۲- طی ۲ روز گذشته اکثر خبرگزاری‌ها و همچنین سایت‌های ورزشی با کارشناسان متعدد داوری تماس گرفتند و درباره مهم‌ترین اتفاقات بازی، یعنی اخراج علی کریمی و عارف غلامی پرس و جو کردند. تقریبا همه کارشناسان متفق‌القول بیان کردند هر ۲ اخراج درست بوده و موضوع زمانی عجیب می‌شود که می‌بینیم فولاد یک پنالتی طلبکار است! چند کارشناس اعتقاد داشتند در نیمه نخست، توپ ارسالی از سوی بازیکن فولاد به دست راست عارف غلامی که کاملا از بدن جدا بود، برخورد کرده و داور می‌بایست نقطه پنالتی را نشان می‌داد. با این حال شاهد آن هستیم که مدیران استقلال خودشان را به ندیدن این حقایق زده‌اند و بدون آنکه موفق به مصاحبه با تنها یک کارشناس داوری شوند که آن فرد بگوید داور عامل شکست آبی‌ها بود، تمام‌قد در حال فریب هواداران‌شان هستند. از سوی دیگر هوادار استقلال بعد از ۴ ماه با دیدن این تیم که از همان ابتدای مسابقه، عملا توپ و میدان را به فولاد داده بود، شوکه شد و بعد از باخت دیواری کوتاه‌تر از داور پیدا نکرد. البته حرجی به جریان هواداری (چه قرمز، چه آبی و چه هر رنگ دیگر) نیست چون در آنجا این احساسات و شور زودگذر است که حکم می‌راند. اما تاسف‌بار آنجاست که مدیریت استقلال از سعادتمند تا مدیریت رسانه‌ای سوار بر این موج احساسی می‌شود و بی‌آنکه حتی نظر همسوی یک کارشناس داوری را در پر شال خود برای ارائه مدرک داشته باشند، تهدید به کناره‌گیری از لیگ برتر می‌کنند. درست شبیه فوتبال محلات که تیم بازنده، ناگهان زمین را ترک می‌کند و همه به خانه‌های‌شان می‌روند!

۳- این مدیریت امروز استقلال است که شهامت روبه‌رویی با واقعیات موجود را ندارد و به جای آنکه مقصران اصلی را مشخص و تنبیه کند و برای آرام کردن هواداران، به آنها وعده عدم تکرار این دست عصیانگری‌های آماتورگونه را بدهد، می‌گوید دستانی در کار است که ما برنده نباشیم! سعید رمضانی، ژانر پلیسی- جاسوسی به قضیه می‌دهد و از پیامک‌های مشکوک قبل از بازی می‌گوید. خب! وقتی مربی خام و بی‌تجربه تیم ۵ دقیقه تمام به داور مسابقه حمله کلامی می‌کند، منتظر چه چیزی جز کارت قرمز است؟ آدرس غلط دادن به هوادار و در گام‌های بعدی باور کردن همین توجیهات پوچ و توخالی موجب شده دست استقلال سالیان سال از رسیدن به جام کوتاه باشد. استقلال به فولاد باخت و دلیل اصلی‌اش آرامشی بود که مجیدی بعد از اخراج علی کریمی از تیمش گرفت. اخراج یک بازیکن چه تاثیری داشت که آنگونه مربی خودش را به آب و آتش زد و عملا سیگنال خشونت و کم‌تحملی را روانه ذهن و ساق بازیکنان جوانی کرد که عاشق متعصب نشان دادن خود هستند؟ استقلال به واسطه یک اشتباه از سوی کریمی که اتفاقا بازیکنی آرام و حرفه‌ای است، ۱۰ نفره شد اما آنها بازی را باختند چون در نیمه دوم، بازیکنان میهمان تصور می‌کردند داور فقط یک کارت قرمز در جیبش داشت و آن را خرج کرد. عارف غلامی برای با تعصب نشان دادن خود، طی چند دقیقه چنان حریصانه پی اخراج می‌گشت که هیچ‌کس قادر به متوقف کردنش نبود. اگر قائدی چند دقیقه بیشتر در زمین می‌ماند او هم بدون شک کارت زرد دومش را می‌گرفت. اواخر مسابقه هم روزبه چشمی برای یک شروع مجدد به گونه‌ای «هیستریک و عجیب» توپ را به زمین کوباند که گویا در مسابقه «چه کسی باتعصب‌تر است» در حال باخت به عارف است(!)

۴- وظیفه سرپرست این نیست که فردای مسابقه برای توجیه باخت، صحبت‌های عجیب و غریب درباره ارسال پیامک‌های مشکوک به سرمربی تیم کند. اگر سعید رمضانی یک خط درباره شرح وظایفش خوانده بود، می‌دانست و می‌فهمید در نیمه دوم و در غیبت فرهاد مجیدی او وظیفه داشت با هشدارهایش به بازیکنان جوان اخطار بدهد که آنگونه خشن و بی‌محابا سراغ توپ و پای حریف نروند. شاید مجید نامجومطلق می‌توانست این کار را انجام دهد اما چه کسی تا به حال نامجوی همیشه آرام را در حال داد زدن دیده است؟ غلامپور هم تنها وظیفه سازمانی‌اش در طول بازی، پریدن روی کت و کول مربی و ابراز شادمانی اگزجره و غلوآمیز است. وقتی فرهاد مجیدی خیلی مفت، خودش را از هدایت تیمش از کنار زمین محروم می‌کند، باید بداند در غیابش وزن و عیار نیمکت به چه منوال است.

۵- بدون شک و تردید، همیشه اشتباه داوری بوده و حتی با آمدن سیستم «وی‌ای‌آر» هم همانند آن چیزی که این روزها در لالیگا رخ می‌دهد، باز هم شاهد سوت‌های اشتباه خواهیم بود اما مدیریت استقلال باید به جای فریب هوادارانش و دادن آدرس غلط، رک و روراست سراغ اصل مطلب برود. مگر می‌شود تمام جامعه پیشکسوت داوری، از صحیح بودن کارت‌ها بگوید اما باشگاه استقلال در بیانیه‌اش، حرف دیگری بزند؟ اینکه مدیر رسانه‌ای این تیم برای خنک شدن دل هوادار مغموم تیم، متلکی به باشگاه رقیب بیندازد، یعنی عوض مدیران حرفه‌ای شاهد حضور جریانی به‌غایت احساسی هستیم. تاسف‌برانگیزتر اینکه می‌بینیم مدیریت تیم هم بنا به مشاوره غلط اطرافیانش وارد این فاز عوام‌فریبی می‌شود و با ادامه این روند، استقلال کماکان می‌بازد و فرقش این است که هر بار، یک بهانه برای توجیه در جیب دارد؛ یک روز وزیر پرسپولیسی، یک روز داور متمایل به قرمز، یک روز پیامک‌های مشکوک، یک روز بی‌پولی و عجیب‌تر آنکه با تغییر مدیریت باز هم این رفتارها ادامه دارد. شاید تعجب کنید که چرا؟ اما دلیلش ساده است چون همان مشاورانی که خود را متخصص حل مشکلات استقلال می‌دانند همیشه کنار این تیم هستند و فرقی ندارد مدیر چه کسی است. استقلال به فولاد باخت چون مربی جوان و احساسی‌اش، بعد از اخراج یک بازیکن، ۵ دقیقه تئاتر خیابانی اجرا کرد. به جای اینکه در ۱۵ دقیقه بین ۲ نیمه، بازیکنانش را دعوت به آرامش کند، تمام تیم در حال آرام کردن او بودند. نتیجه هم خیلی زود مشخص شد. عارف‌خان مگر تحمل می‌کند مربی‌اش اخراج شود و او بی‌معرفتی کرده و اخراج نشود؟! روزبه هم سعی خود را کرد اما سعید رمضانی عوض آرام کردن این بچه‌ها که مشخصا بدن‌شان آماده بازی سنگین در گرمای اهواز نبود، در حال گشتن دنبال کلمات بود تا یک معمای پلیسی را مطرح کند و بگوید برای بریدن سر ما نقشه‌ها کشیده بودند!

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۱ )