ناصر حجازی پس از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ گفته بود: «الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟»

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی / ولی با منّت و خواری پی شبنم نمی‌گردم». این شعری است از محسن نظری که خیلی‌ها فقط آن را از روی سنگ قبر «ناصر حجازی» می‌شناسند. دروازه‌بان فقید و اسطوره‌ای فوتبال ایران و استقلال که امروز دوم خرداد ۹۸ هشتمین سالروز درگذشت اوست. همان گلبرگ مغروری که خصوصیات اخلاقی و فنی‌اش او را از سایر فوتبالیست‌های هم دوره‌ای‌اش متمایز می‌کرد.حجازی که متولد ۲۳ آذر ۱۳۲۸ در تهران بود، سال‌های کودکی و نوجوانی خود را همراه پدر و مادر و ۴ خواهر و یک برادرش در تهران سپری کرد. البته پدرش متولد محله لاله تبریز بود و در تهران آژانس املاک داشت و مادرش اهل خرمدره بود. ناصر خان که در دوره دبیرستان در پست گوش راست و هافبک بازی می‌کرد و در تیم بسکتبال دبیرستان ابومسلم در منیریه هم حضوری مستمر داشت، به پیشنهاد مربی ورزش خود دروازه‌بان شد و تا جایی پیش رفت که وظیفه حراست از دروازه تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به او سپرده شد.

حجازی در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالی ترجمه شد و در سال ۱۳۵۶ لیسانس زبان انگلیسی خود را دریافت کرد. اتفاقی که در آن روزگار در مورد خیلی از همدوره‌ای‌های او صدق نمی‌کرد اما زندگی این بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال ایران تنها به این مسائل جذاب غیر فوتبالی خلاصه نمی‌شود.رویکرد اجتماعی حجازی و نگاهی که او به مسائل مختلف جامعه داشت، باعث شد تا او به این نتیجه برسد که می‌تواند اقدامات بزرگ‌تری هم برای بهبود اوضاع مردم انجام دهد و از همین رو برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۴ ثبت‌نام کرد. حجازی گفته بود که اگر تأیید صلاحیت شود ۳۰ میلیون رأی می‌آورد و در صورت پیروزی در انتخابات هم «احمد نیک‌کار» را به معاون اولی خود برمی‌گزیند ولی صلاحیت او برای شرکت در انتخابات تأیید نشد. حجازی پس از رد صلاحیت گفت: «الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟»او در ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۰ و حدود یک ماه پیش از اینکه آسمانی شود، در مصاحبه‌ای که با پرتال شخصی خود انجام داد، ضمن اعتراض به وضعیت اقتصادی، نسبت به برخی برنامه‌ها از جمله هدفمندی یارانه‌ها، شدیداً اعتراض کرد و شرایط بیماری‌اش را ناشی از آن دانست. در سال ۱۳۹۲ بر اساس طرح و ایده‌ای از سوی امیر رفیعی و با همراهی سعید رمضانی (داماد خانواده حجازی) ساخت فیلمی مستند پیرامون زندگی این اسطوره به نام «من ناصر حجازی هستم» آغاز شد که در آذر ماه ۱۳۹۴ به کارگردانی زنده یاد نیما طباطبایی به پایان رسید. روایت متن این فیلم را بازیگرانی چون شهاب حسینی، بهرام رادان، پرویز پرستویی، مسعود رایگان، مهران مدیری و رؤیا تیموریان برعهده داشتند و رضا یزدانی در تیتراژ پایانی آن خوانده؛ فیلم در پنج فصل با نام‌های: من رؤیایی دارم، آخرین مرد مقاوم، سهراب کشی، از استقلال تا استقلال و پرواز عقاب به تصویر کشیده شد و در اختیار مخاطبین قرار گرفت و باوجود توقیف و حواشی که برایش به وجود آمد، رکورد پرفروش‌ترین مستند تاریخ سینمای ایران را شکست.

البته سال ۹۲ در سریال سرزمین مادری (Homeland) که محصول آمریکا بود، نام یکی از شخصیت‌های منفی سریال با نام ناصر حجازی نامگذاری شد که این موضوع مورد اعتراض شدید ایرانیان قرار گرفت و هواداران پرشمار این دروازه‌بان اسطوره‌ای نشان دادند که جایگاه او هیچ گاه متزلزل نخواهد شد و ناصر خان همچنان همان گلبرگ مغرور است. ستاره‌ای که محل خاکسپاری‌اش در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا (س) تهران، همیشه گلباران است.

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱۱ )