قطبی با سروصدای زیادی به ایران و باشگاه فولاد پیوست ولی در نهایت در سکوت خبری ایران را ترک کرده و هنوز مشخص نیست آیا فولادی‌ها می‌خواهند برای فصل بعد هم با او همکاری کنند یا نه.

به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «هجدهمین دوره رقابت‌های لیگ برتر چند روزی است با قهرمانی سرخ‌های تهران به پایان رسیده؛ پرسپولیس با برانکو برای سومین بار متوالی این جام را از آن خود کرد تا دوباره برتری‌شان به لیگ را دیکته کنند. این دوره از بازی‌ها فارغ از انتخاب تیم قهرمان، جدال حساس تیم‌هایی که برای رتبه دوم می‌جنگیدند را هم در پی داشت. سرانجام تلاش برای بقا بین دو تیم سپیدرود و نفت مسجدسلیمان که به سود دومی خاتمه یافت هم دیگر بحث جذاب این لیگ بود. همین جذابیت‌ها اما خیلی‌ها را از اتفاقات میانه جدول و یکی از بزرگ‌ترین «غافلگیری» های لیگ، بی‌خبر گذاشت: افشین قطبی. سرمربی سابق پرسپولیس که اتفاقاً قبل از برانکو، آخرین قهرمانی لیگ را برای پرسپولیس به ارمغان آورده بود، در میانه‌های همین لیگ به تیم فولاد خوزستان پیوست تا بار جذابیت‌های این دوره از بازی‌ها را بالاتر ببرد. قطبی با سروصدای زیادی به ایران و باشگاه فولاد پیوست ولی در نهایت در سکوت خبری ایران را ترک کرده و هنوز مشخص نیست آیا فولادی‌ها می‌خواهند برای فصل بعد هم با او همکاری کنند یا نه.

سر و دست شکستن برای دیدار با خالق «دلِ شیر»

رقابت‌های هفته چهاردهم لیگ برتر که به پایان رسید، در اهواز ولوله‌ای بر پا شد؛ خبرها حاکی از این بود که مسئولان باشگاه با افشین قطبی به توافق رسیده‌اند و قرار است او همین امروز و فردا بیاید و هدایت خوش‌تکنیک‌های اهوازی را بر عهده بگیرد. اخبار منتشرشده درباره قطبی «شایعه» نبود. او بعد از جدایی از پرسپولیس و رفتن از ایران خاطرات خوشی در ذهن عده‌ای از هواداران فوتبال به جا گذاشته بود؛ خاطراتی که باعث می‌شد همواره از او به نام «امپراتور» یا «جنتلمن» فوتبال ایران یاد شود. البته قطبی بدعت‌گذار یک واژه دیگر هم در فوتبال ایران بود: دل شیر. او چه زمانی که هدایت پرسپولیس و چه بعدها که هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، از این واژه زیاد استفاد کرد. قطبی بالاخره به فرودگاه اهواز رسید تا خیل عظیمی از هواداران این باشگاه خودشان را به فرودگاه برسانند و برای سلفی‌گرفتن با او سر و دست بشکنند. افشین در حالی پس از سال‌ها دوری دوباره به ایران برمی‌گشت که پس از جدایی‌اش از پرسپولیس و قهرمانی با این تیم، دیگر رنگ قهرمانی را به چشم ندیده بود؛ درست مثل همان دوره قبل از حضورش در پرسپولیس! او تیم‌های زیادی را عوض کرد که بعضاً تعدادی از آنها عجیب‌تر از دیگری بودند: شیمیزو اسپالس، کوراسائو (کمک‌مربی)، بوریرام تایلند و دست اخر شیجیاژوانگ اور برائت در فوتبال چین. دستاوردش در این تیم‌ها صفر مطلق بود ولی حتی همین صفر مطلق هم مانع از آن نشد تا گزینه جذابی برای فولاد خوزستان نباشد. فولادی‌ها هم البته حق داشتند؛ آنها لیگ را سینوسی سپری کرده بودند و یکی را می‌خواستند که بیاید و تیمشان را دوباره به سطح اول فوتبال برگرداند؛ فولاد با سیروس پورموسوی استارت زد و بعد ایلی استان و در نهایت عزیز فریسات کار را به دست گرفتند به این امید که معجزه‌ای شود ولی اتفاقی رخ نداد تا پای افشین قطبی به این تیم باز شود. افشین، خالق «دل شیر» در آذرماه به عنوان سرمربی فولاد خوزستان معرفی شد.

وعده‌های خوش‌آب‌ورنگ

قطبی در بدو ورود به ایران و البته به محض رسیدن به اهواز نشان داد ذره‌ای تغییر نکرده است. او دوباره شروع به تعریف و تمجید از استعدادهای نهفته در اهواز کرد و به هواداران وعده داد این تیم را به جایگاهی شایسته در فوتبال برساند. البته مهم‌ترین وعده او دی ماه در اردوی آماده‌سازی و در ملاقات با مدیرعامل باشگاه فوتبال فولاد داده شد. او که تصور می‌کرد دانش فنی‌اش آن‌قدر بالاست که بتواند یک‌تنه معادلات را به هم بزند، گفت: «مطمئن باشید که ما فقط یک چیز می‌خواهیم؛ این که قهرمانی را به دست بیاوریم. قهرمانی در این فصل خیلی می‌تواند متفاوت و بزرگ‌تر از قهرمانی‌های قبلی باشد. چون جایگاه ما یازدهم بوده و تقریباً باید بتوانیم در ۱۶ بازی تغییراتی بدهیم که فولاد برای قهرمانی بازی کند. این کار می‌تواند انگیزه‌های خیلی زیادی به هواداران ما که امید بسیار کمی به آینده داشتند، بدهد.»

البته بر خلاف ادعای افشین قطبی، تیم فولاد قبل از آمدن او در رتبه یازدهم نبود؛ فولاد با کسب سه برد و شش تساوی از ۱۴ بازی با ۱۵ امتیاز در رده نهم جدول قرار گرفته بود و اختلافش با تیم صدرنشین آن روزهای لیگ یعنی سپاهان ۱۵ امتیاز بود. البته از آنجا که افشین قطبی ۱۶ هفته فرصت داشت، جبران‌کردن این فاصله ۱۵ امتیازی روی کاغذ امری امکان‌پذیر بود؛ به ویژه این که او انگیزه زیادی داشت و می‌خواست نشان دهد وقتی می‌گوید تیمش برای قهرمانی در لیگ بازی می‌کند، بیخود نیست. افشین البته استارت بی‌نظیری هم زد؛ او در همان اولین بازی‌اش در تبریز، تراکتورسازی، یکی از چند تیم بالای جدول را ۲ بر یک از پیش رو برداشت. بعد در جم مساوی گرفت و سپس، پرسپولیس، عشق سابقش و مدافع عنوان قهرمانی لیگ را هم در اهواز ۲ بر یک برد. قطبی بازی چهارم را هم با یک گل برد تا پس از چهار بازی از ۱۲ امتیاز ممکن ۱۰ امتیاز گرفته باشد و کم‌کم باورش شود که می‌شود در طول ۱۶ هفته همه چیز را تغییر داد.

پایان ماه عسل

ماه عسل قطبی و فولاد اما هفته نوزدهم رقابت‌های لیگ برتر تمام شد؛ تیمش با دو گل به سپیدرود بازی را باخت و سپس دو باخت دیگر هم داد؛ سه بازی بدون کسب کوچک‌ترین امتیاز. آخرین شکست سریالی‌اش مقابل سایپایی بود که هنوز علی دایی را به عنوان مربی می‌دید؛ بعد از همان بازی اما قطبی از دست علی دایی شاکی شد که با او دست نداده است. دایی هم اما «جنتلمن» بودن قطبی را زیر سوال برد و گفت قرار نیست اگر کسی خوب حرف می‌زند و شعر می‌خواند و از ادبیات می‌گوید، حتماً آدم بی‌نقصی باشد. سقوط اندیشه‌های قطبی تا آغاز هفته بیست‌وهشتم ادامه داشت. او از مدت‌ها قبل فهمیده بود دیگر وعده قهرمانی‌دادن دردی از هواداران فولاد دوا نمی‌کند. او که گفته بود در این فصل فقط به قهرمانی فکر می‌کند در ابتدای هفته بیست‌وهشتم استراتژی‌اش را تغییر داد و گفت که عنوان ششمی به تیم ما خیلی اعتمادبه‌نفس می‌دهد! «سه دیدار و شش نیمه باقی مانده است. باید بهترین نتایج را کسب کنیم و لیگ برتر را با کسب رده ششم به پایان برسانیم. این برای من خیلی مهم است. هر پله که بالا می‌رویم این ما را به هدفمان که قهرمانی است، نزدیک می‌کند. اگر لیگ برتر را با جایگاه ششم تمام کنیم، پنج تیم بالای سر ما هستند و در فصل بعد باید این فاصله را کمتر کنیم. کسب رتبه ششم جدول برای انگیزه و اعتمادبه‌نفس ما خیلی خوب است.»

پایان هفته سی‌ام اما کارنامه قطبی را تیره‌تر هم ترسیم کرد. او از ۱۶ بازی که هدایت فولاد را بر عهده داشت فقط شش برد به دست آورد تا با کسب تقریبی ۳۷ درصد برد در بازی‌هایش آمار ضعیفی در فولاد به جا بگذارد. او تیمی را که در رده نهم جدول با اختلاف ۱۵ امتیازی با صدر تحویل گرفته بود، در نهایت هشتم کرد؛ آن هم با فاصله ۲۳ امتیازی با پرسپولیس صدرنشین.»

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.