«امروز ضربان سبک هواداری از تیم‌ها در ایران رسماً در اینستاگرام و تلگرام می‌تپد و این محیط‌ها بعضاً به مرکز تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت باشگاه‌ها و بازیکنان تبدیل شده‌اند.»

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «گسترش تکنولوژی، توسعه اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و ظهور رسانه‌های فردی تاثیرش را روی تمام شئونات زندگی انسان‌ها گذاشته و صد البته فوتبال هم از این قاعده مستثنی نیست. به عنوان مثال امروز ضربان سبک هواداری از تیم‌ها در ایران رسماً در اینستاگرام و تلگرام می‌تپد و این محیط‌ها بعضاً به مرکز تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت باشگاه‌ها و بازیکنان تبدیل شده‌اند.

تا سال‌ها انحصار چنین اثرگذاری‌هایی در اختیار لیدرها و بوقچی‌ها بود و آنها بعضاً با حنجره‌های اجاره‌ای‌شان خط مشی اتفاقات باشگاه را تعیین می‌کردند. امروز اما همه چیز دیجیتالی شده و بنابراین عجیب نیست که به جای بوقچی گردن‌کلفتی که با صدای دورگه روی سکوهای سیمانی جولان می‌دهد، نبض کار به دست صفحات و کانال‌های هواداری با چند صد هزار فالوئر بیفتد. در حال‌ حاضر اینها هستند که مهم‌ترین تصمیمات را می‌گیرند؛ چه کسی باشد، چه کسی نباشد، چه کسی بازی کند، چه کسی مجسمه تعصب و غیرت لقب بگیرد و چه کسی نماد لاقیدی و بی‌وفایی تلقی شود. متاسفانه تمام آفت‌هایی هم که در گذشته به لیدرمحوری وارد بود، امروز بر این شیوه جدید مترتب است؛ از شتابزدگی و افتادن در دام هیجانات کاذب تا حتی شائبه ارتشا و زد و بند. تا روزی هم که مدیران و مربیان به ساز این پیج‌ها برقصند، زور آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد.

به اتفاقات همین چند هفته اخیر نگاه کنید و حجم اثرگذاری کانال‌ها را ببینید. مهدی رحمتی کاپیتان و همه‌کاره استقلال است. بنا به روایت برخی منابع، حتی دو روز قبل از داربی تهران پیشنهاد تمدید دو ساله قرارداد به او داده می‌شود. او در داربی گلی می‌خورد که متهم ردیف اولش نیست. بعد هم ماجرای مشکوک و مبهم مداخله‌اش در تعیین زننده ضربه پنالتی پیش می‌آید. بعد از آن بازی برخی کانال‌های هواداری ابتکار عمل را به دست می‌گیرند و فضای بسیار تندی علیه او می‌سازند؛ آن قدر تند که پیشنهاد تمدید قرارداد فعلاً مسکوت باقی می‌ماند و رحمتی با وجود نیمکت‌نشینی در دیدار با سایپا از گزند فحاشی و اعتراض هواداران در امان نمی‌ماند. اینکه چقدر از این برخوردها حق رحمتی است جای بحثی دیگر را می‌طلبد اما نکته اینجاست که چنین فضایی چرا پیش از تمرکز و جوسازی‌های کانال‌های هواداری وجود نداشت؟

به تراکتورسازی نگاه کنید. محسن فروزان بعد از هفت کلین‌شیت در بازی با سپیدرود یک گل ناجور می‌خورد. همین کانال‌ها او را به شرط‌بندی متهم می‌کنند؛ بی‌آن‌که توضیح بدهند فروزان اگر واقعاً قصد چنین کاری را داشت، چرا روی یک صحنه معقول‌تر و کم‌شائبه‌تر گل نخورد؟ در نتیجه این مدل برخوردها، فروزان از تراکتور کنار گذاشته می‌شود و محمدرضا اخباری بعد از مدت‌ها دوری از میادین درون دروازه قرار می‌گیرد تا روی اولین موقعیت پیکان دچار اشتباه شود و دومین باخت متوالی را به تیم تبریزی تحمیل کند.

به سایپا نگاه کنید. رضا علیاری در بازی با پرسپولیس یک اشتباه بد انجام می‌دهد؛ کانال‌های استقلالی او را به راه دادن به پرسپولیس متهم می‌کنند، بعد دایی در بازی با سپاهان این مدافع ثابتش را کنار می‌گذارد و پنج گل می‌خورد. این عاقبت هراس از شبکه‌های اجتماعی و بازی کلیک و لایک آنهاست؛ کسانی که انگار این روزها پشت پرده برای فوتبال ایران تصمیم می‌گیرند و مقاومت در برابرشان دشوار شده است.»

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.