اصطلاح سمت کور به معنای "منطقه‌ای که از دید مدافعین خارج است" یکی از اصطلاحات آشنا برای فوتبالی‌هاست، اما شاید بتوان از آن برای یادآوری یک معضل نیز استفاده کرد، معضلی که به بروز خشونت‌های گاه و بی‌گاه و خسارات کوچک و بزرگ در مستطیل سبزی می‌انجامد که اکثر نهادهای فعال مرتبط با آن، پسوند فرهنگی را نیز در پی عناوین جذاب‌شان یدک می‌کشند و شاید "سمت کور" را در معنای متفاوتی بتوان آن سمتی دانست که عموما در ورزش‌های این‌چنینی با گستردگی قابل توجه هوادار مورد غفلت قرار گرفته است؛ سمت ارتقای فرهنگی.

به گزارش ایسنا، روز جمعه بود که تعدادی از هواداران تراکتورسازی پس از باخت این تیم به پیکان در هفته بیست و هشتم به داخل زمین آمدند و به عملکرد بازیکنان و کادر فنی اعتراض کردند، در این میان یک هوادار خشمگین هم به داخل زمین آمد و یک سیلی به صورت مسعود شجاعی، کاپیتان سرخ‌پوشان تبریزی زد.

در ادامه اشکان دژاگه وارد این ماجرا شد و به هواداری که به صورت شجاعی ضربه‌ای زده بود، یک سیلی زد.

پیش از پایان این دیدار نیز هواداران تراکتورسازی علیه داور و بازیکنان این تیم شعارهایی سر دادند و در این بین برخی هواداران تیم تراکتورسازی، اقدام به پرتاب اشیا و کندن صندلی‌های ورزشگاه یادگار امام تبریز کردند و گفته می‌شود که تعدادی هم در این میان زخمی شده‌اند.

فوتبال یکی از معدود رشته‌های ورزشی است که گاه (برخلاف آنچه از تعریف ورزش بر می‌آید) خسارت‌های جانی و مالی بسیار را به جوامع تحمیل می‌کند، هرچند در برخی از آن‌ها مدیریت ناکارآمد ورزشگاه، اقدامات نادرست پلیس یا سازه‌های غیراستاندارد حادثه آفرین شده‌اند، اما در برخی دیگر، هواداران یا بهتر است گفته شود، تماشاگران خشمگین و رفتارهای غیرمنتظره اعتراضی تماشاچیان یا بازیکنان است که خسارت‌های مالی و حتی جانی به بار می‌آورد، برای مثال گلی که در ورزشگاه ناسیونال در دیدار پرو و آرژانتین توسط داور مردود اعلام شد، مرگ بیش از ۴۰۰ نفر را رقم زد و در نهایت رئیس جمهور پرو پس از این حادثه یک هفته عزای عمومی اعلام کرد، حادثه ورزشگاه ناسیونال تلخ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال بود.

در تمام سال‌هایی که از عمر فوتبال به عنوان جذاب‌ترین و شاید خبرسازترین ورزش دنیا می‌گذرد، یکی از سوال برانگیزترین مسائل "رفتارهای عجیب تماشاگران و گاه بازیکنان" بوده که حتی چرایی آن به مبحثی روان‌شناسانه یا جامعه شناسانه در میان صاحب‌نظران تبدیل شده است.

دکتر فرح محمودی، روانشناس، در گفت‌وگو با ایسنا، درباره علل و ریشه‌های بروز رفتارهای تهاجمی و خشونت‌آمیز از سوی برخی تماشاگران رشته‌های ورزشی به‌ویژه تماشاگران فوتبال اظهار کرد: رفتار تهاجمی تماشاگران برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ در انگلستان به صورت شدید در ورزش فوتبال گزارش شد و نامی که به آن دادند اوباش‌گری در فوتبال بود. البته برخی نیز به آن بیماری ورزشی انگلستان گفته‌اند. این اصطلاح اوباشگری در فوتبال یک اصطلاح علمی و تخصصی نیست بلکه اصطلاحی است که مدیران و رسانه‌ها به این رفتار داده‌اند.

او افزود: این رفتارها شامل شعار دادن علیه بازیکنان و تماشاگران تیم رقیب، شیپور زدن در خیابان، خشونت فیزیکی، خشونت کلامی و حتی خشونت با استفاده از سلاح‌های سرد و بستن مسیرهای منتهی به استادیوم می‌شود. اما درباره ریشه‌های رفتارهای خشن تماشاگران باید بگویم عوامل مرتبط با رفتارهای خشن به طور کلی شامل مواردی از قبیل تعصب بیش از حد، مسائل فرهنگی در برخی تماشاگران، جوسازی در سکوها، اشتباهات داوری، جوسازی روزنامه‌های ورزشی، رفتار غلط برخی بازیکنان، بیکاری تماشاگران و شاید نامناسب بودن محیط زندگی ایشان، تقلید از تماشاگران خارجی، رفتار اشتباه مربیان و سرپرستان تیم و … است.

محمودی در این‌باره که چرا استادیوم‌ها به محلی برای تخلیه هیجان جوانان تبدیل می‌شوند نیز گفت: به دلیل ارتباط عاطفی شدید تماشاگران با تیم فوتبال مورد علاقه‌شان و همین طور نبود آموزش صحیح برای هدایت این انرژی عاطفی، چنین نیرویی در محیط ورزشی تحت عواملی مثل جوسازی کانون‌های لیدری هواداران و همین طور جوسازی برخی رسانه‌های ورزشی، باعث آزادسازی این انرژی و بروز رفتارهای خشن و مخرب می‌شود.

این روانشناس افزود: پیش از ارائه راهکار برای جلوگیری از بروز چنین رفتارهایی، این موضوع باید دقیقاً آسیب شناسی شود. باید دید که چه علل زمینه‌ساز و چه علل محرکی در این حوزه وجود دارد. پس از ریشه‌یابی علل می‌توان روی آن‌ها کار کرد و و خود به خود با حذف علل زمینه ساز و محرک، قطعاً چنین رفتارهایی کاهش پیدا خواهند کرد.

به گفته وی، از جمله علل زمینه‌ساز می‌توان به عقب ماندگی رشد اقتصادی و فرهنگی و همین‌طور اشکال در نظام تعلیم و تربیتی جامعه به ویژه در رشد سیاسی اشاره کرد، به این معنا که در رشد سیاسی رتبه ما بسیار بالاتر است تا در رشد فرهنگی و تعلیم و تربیتی و این مسأله‌ای است که باید بسیار به آن توجه شود تا حداقل یکی از عوامل زمینه ساز این معضل برطرف شود.

محمودی عامل بعدی را توجه نکردن به خصلت‌های واقعی نوجوانان و جوانان در برنامه‌ریزی‌ها دانست و افزود: تبعیض‌ها، نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های موجود در جامعه که در نهادها و سازمان‌های مرتبط با این بازی نیز وجود دارد می‌تواند زمینه ساز بروز رفتارهای تهاجمی تماشاگران شود.

او اظهار کرد: عامل بعد شعارزدگی است. عادت کرده‌ایم که فقط حرف بزنیم و سخنرانی کنیم، همایش و نمایش بگذاریم به جای آنکه پاسخگویی درستی نسبت به مطالبات جوانان در رشته‌های ورزشی داشته باشیم و این امر زمینه را برای رفتارهای خشن مهیا می‌کند، هم‌چنین یک سری علل محرک نیز وجود دارد و قطعاً برطرف سازی علل زمینه‌ساز این امر زمان و توجه بیش‌تری نیاز دارد تا از ریشه شناسایی شوند و آن علل زمینه‌ساز رفع شود.

محمودی با بیان اینکه تا زمان برطرف سازی علل زمینه ساز که هزینه و زمان زیادی نیاز دارد می‌توان روی علل محرک کار کرد، افزود: از جمله علل محرک می‌توان به برخی رسانه‌های ورزشی اشاره کرد که باعث تحریک تماشاگران به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌شوند. مثل ترویج رنگ شناسی که در بسیاری از تیم‌های معروف وجود دارد. همچنین تحلیل‌های متعصبانه و جانب‌دارانه به جای تحلیل‌های کارشناسی در رسانه‌ها و نشر برخی خبرها ممکن است باعث تحریک تماشاگران و افزایش رفتارهای خشونت‌آمیز در میان آنان شود.

وی گفت: عامل دیگر می‌تواند عمومی سازی زندگی خصوصی بازیکنان باشد، همچنین بر اثر سو مدیریت برخی باشگاه‌ها ممکن است برخی از عوامل یک تیم به تحریک ناسالم تماشاچیان بپردازند و چنین رفتارهایی را به هواداران خود توصیه کنند تا شاید ناعدالتی در داوری را توجیه شکست خود قرار دهند.

این روانشناس با بیان اینکه رفتارهای ناشایست مربیان و داوران و بازیکنان و همین‌طور شرط‌بندی‌های موجود، همگی بر بروز رفتارهای تهاجمی و خشونت‌آمیز از سوی تماشاگران تأثیر دارد، اظهار کرد: یکی دیگر از علل محرک می‌تواند تربیت نادرست گروهی از تماشاگران باشد که هم می‌تواند جز علل زمینه‌ساز و هم علل محرک قرار گیرد.

او اظهار کرد: در بسیاری از مواقع مهم‌ترین عامل در جلوگیری از رفتارهای خشن، حضور مناسب نیروی انتظامی در محل مسابقه است. در بسیاری از موارد دیده شده که حضور نیروهای انتظامی در محل باعث جلوگیری از بروز رفتارهای ناشایست از سوی تماشاگران شده است. لذا بهتر است نیروی انتظامی حاضر در ورزشگاه از میان نیروهای کارآمد و باتجربه باشند.

محمودی در پاسخ به این سوال که مشکلات فرهنگی جامعه تا چه حد در بروز چنین رفتارهایی مؤثر است، گفت: پاسخ به این سوال مثبت است. برخی مشکلات فرهنگی اجتماعی در جامعه طبیعتاً در بروز چنین رفتارهایی بی تأثیر نیستند، ولی رتبه بندی این مشکلات فرق می‌کند. در تحقیقات مشخص شده است که همبستگی مثبت و معناداری میان تحصیلات والدین و بروز رفتارهای خشونت‌آمیز یک تماشاگر وجود دارد. یعنی اگر یک فرد والدینی با تحصیلات بالاتر داشته باشد، طبیعتاً آن شخص به عنوان یک تماشاگر نسبت به تماشاگری با تحصیلات پایین‌تر والدین رفتار بهتری از خود نشان خواهد داد.

وی با تاکید بر اینکه این تحقیقات به صورت آماری انجام شده و مطلق نیست و ما قصد توهین به افرادی با تحصیلات پایین والدین را نداریم، گفت: دومین متغیر روانی و اجتماعی می‌تواند نقش داوران و مربیان در کاهش رفتارهای تهاجمی تماشاگران باشد. کلام و رفتار بازیکنان و مربیان می‌تواند در کاهش رفتارهای تهاجمی تماشاگران تأثیر مثبت داشته باشد.

محمودی افزود: مطلب دیگر روحیه بُرد مدارانه و خشونت طلبی است که همبستگی مثبت و معناداری با رفتارهای تهاجمی دارد، اگر بخواهیم روحیه برد مدارانه را تعریف کنیم باید آن را "تعصب بیش از حد نسبت به تیم محبوب" معنی کنیم و بر این اساس هوادار عقیده دارد تیمی که او دوست دارد باید حتماً امروز پیروز شود و نقصی که در این‌جا در آموزش نوجوانان و جوانان ما وجود دارد این است که آن‌ها تحمل "نه" شنیدن ندارند و این مساله باید به جوانان و نوجوانان آموزش داده شود.

او خاطرنشان کرد: افرادی که دارای روحیه پرخاشگرانه و برد مدار هستند و اشخاصی که نمی‌توانند شکست تیم محبوب خود را ببینند، ممکن است از لحاظ روحی به کل دارای روحیه پرخاشگرایانه باشند که این امر باعث می‌شود رفتارهای تهاجمی که از طریق آن‌ها انجام می‌شود نسبت به یک فرد عادی بسیار پر رنگ‌تر باشد.

به گزارش ایسنا، رفتارهای عجیب تماشاگران و بازیکنان در مسابقات فوتبال در سطوح مختلف قابل مشاهده است و در استان مرکزی نیز اخیراً نمونه‌ای از آن در بازی آلومینیوم با مس رفسنجان و رفتار پرخاشگرانه یکی از لیدرها در کنار زمین که منجر به مداخله مأموران نیروی انتظامی حاضر در ورزشگاه شد، مشاهده شد، تجربه نشان داده است که چنین رفتارهایی در صورت وجود زمینه لازم در ورزشگاه می‌تواند پای دیگر هواداران را به ماجرا باز کرده و حادثه بیافریند.

کشورهای مختلف جهان در این خصوص تجربه‌های کوچک یا بزرگی داشته‌اند، به نظر می‌رسد در این حوزه نیازمند اقدامات فرهنگی گسترده به ویژه از سوی باشگاه‌ها در خصوص هدایت بازیکنان و هواداران به سمت رفتارهای سنجیده‌تر و صبوری بیش‌تر و شاید استفاده از تجربیات کشورهای موفق در این زمینه هستیم. باید به بازیکنان و هواداران یادآوری شود که فوتبال هرچه باشد، در نهایت قرار است "ورزش" باشد و دیگر هیچ.

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱ )