مدیرعامل باشگاه استقلال درباره یکی از مشکلاتی که این باشگاه در سال ۹۷ با آن مواجه بود، توضیح داد.

به گزارش ایسنا، امیرحسین فتحی، مدیرعامل باشگاه استقلال درباره مدت زمانی که در سال ۹۷ در این باشگاه فعالیت کرد، گفت: من از ابتدای فصل فوتبال به خانواده استقلال وارد شدم که باعث خوشحالی بنده است. باشگاهی که بیش از ۴۰ سال هوادارش بودم و با خوشی‌هایش شاد شدم و با شکست‌هایش ناراحت شدم. امیدوارم توانسته باشم خوشحالش کنم. اوایل حضور بنده کار سختی داشتیم اما با کمک کادرفنی، بازیکنان و هواداران روزهای خوبی برای استقلال ساختیم. امیدواریم با کمک همه به جایگاه‌های بالاتری برسیم.

او درباره مشکلاتی که استقلال در کسب مجوز حرفه‌ای برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا داشت، توضیح داد: من هنوز در این خصوص صحبت نکردم و ناگفته‌هایی دارم. روزهای سختی بر ما گذشت. دوستان ما در فدراسیون فوتبال و به خصوص آقای مهدی (رئیس کمیته صدور مجوز حرفه‌ای) می‌دانند که کنفدراسیون فوتبال آسیا به خصوص قسمت Club Licensing رسماً اعلام کردند که استقلال از لیگ قهرمانان آسیا حذف شده است. این موضوع را به صراحت اعلام کردند. من به همراه خطیر در AFC حضور پیدا کردیم و جلسات زیادی داشتیم.

وی ادامه داد: یک بار آقای خطیر و مهدی هم ۱۰ ساعت جلسه داشتند که باز هم برای صدور مجوز راضی نشدند. پس از آن در ایران جلسات متعددی در وزارت ورزش داشتیم. واقعاً باید از شخص وزیر ورزش، دکتر داورزنی، جناب داوری و دوستانمان در فدراسیون فوتبال تشکر ویژه کنم. یک کار ناممکن با یک تلاش جمعی ممکن شد. یک رایزنی پشت پرده با مسئولان AFC و تلاش‌های زیادی در باشگاه این موضوع حل شد.

مدیرعامل باشگاه استقلال ادامه داد: از همه عزیزانی که ما به آن‌ها بدهکار بودیم تشکر می‌کنم که ما را در کسب این مجوز کمک کردند. این موضوع یک خانی بود که با عزم دسته‌جمعی و ملی از فدراسیون فوتبال تا وزارت ورزش و باشگاه حل شد. امیدوارم در سال آتی این مشکلات را نداشته باشیم.

فتحی در پایان درباره ناگفته‌هایی که به آن اشاره کرد، بیان کرد: اجازه دهید که در این روزهای پایانی سال، کام هواداران را تلخ نکنیم. ناگفته‌ها به جاهایی مربوط می‌شود که دوستان ناخن خشکی می‌کردند و از یک قران، دو هزار هم نمی‌گذشتند. با این حال برخی از دوستان بزرگی کردند و دو سوم طلب شان را بخشیدند. اگر بخواهم اسم بیاورم ممکن است نام برخی از قلم بیفتد. یکی از آن‌ها وقتی من چکش را دادم و او هم امضا کرد که دیگر طلبی ندارد، به من گفت که اگر فکر می‌کنید که عزیز دیگری به این پول نیازمند است این پول را به او بدهید. این از لحظه‌هایی بود که خستگی از تن آدم در رفت.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.