مساله تراکم مدعیان در کنار جذابیت‌های فنی‌اش، حاشیه‌های فراوان و کم‌سابقه‌ای را هم به‌ دنبال آورده است؛ آن قدر که به نظر می‌رسد با یک فصل عجیب و غریب، پرتنش و جنجالی مواجهیم و باید دست دعا به آسمان برداریم که لیگ هجدهم به «سلامت» به پایان برسد.

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: مسابقات نیم‌فصل دوم لیگ هجدهم فوتبال زودتر از آنچه انتظار می‌رفت رو به آشوب و آشفتگی گذاشت. به نظر می‌رسد این بار، در فصلی که تعداد مدعیان بیش از هر زمان دیگری افزایش پیدا کرده، رقابت برای کسب عنوان قهرمانی به بالاترین حد ممکن رسیده است. پرسپولیس قهرمان دو دوره اخیر لیگ است و عزمش را برای هت‌تریک در کسب این افتخار جزم کرده، سپاهان و استقلال بعد از چند سال رکود و ناکامی برای بازگشت به روزهای اوج دست به هر کاری می‌زنند، تراکتورسازی شاید پرهزینه‌ترین تیم تاریخ فوتبال ایران را بسته و البته پای مدعی چشم‌نواز و غیرمنتظره‌ای مثل پدیده مشهد هم در میان است. مساله تراکم مدعیان در کنار جذابیت‌های فنی‌اش، حاشیه‌های فراوان و کم‌سابقه‌ای را هم به‌دنبال آورده است؛ آنقدر که به نظر می‌رسد با یک فصل عجیب و غریب، پرتنش و جنجالی مواجهیم و باید دست دعا به آسمان برداریم که لیگ هجدهم به «سلامت» به پایان برسد. در نیم‌فصل اول آن‌قدر اعتراض به داوری زیاد بود که همین یک هفته پیش کمیته داوران نشست هم‌اندیشی با مربیان لیگ برتری برگزار کرد، اما فقط چند روز بعد از آن جلسه پر از ملاطفت و مهربانی، ناگهان در هفته هفدهم با موج جدیدی از جنجال‌ها مواجه شدیم؛ آنچه ناظران بی‌طرف را از آینده لیگ برتر می‌هراساند.

باز هم پرسپولیس و غائله اهواز

دومین سفر این فصل پرسپولیس به اهواز هم پر از ماجراهای عجیب و غریب و باورنکردنی از کار در آمد. مرتبه قبلی روز ۱۸ مرداد پرسپولیس در چارچوب مسابقات هفته سوم به اهواز رفت تا با استقلال خوزستان مصاف بدهد. آن روز در فضای کم‌سابقه سنگباران ورزشگاه غدیر و در روزی که بازیکنان پرسپولیس حتی برای انجام کارهای فنی و ترکیبی هم نمی‌توانستند به خط طولی زمین نزدیک شوند، بازی به تساوی انجامید و قرمزها دو امتیاز حیاتی از دست دادند. آن روز تعدادی سر و دست شکست، چند بیانیه منتشر شد و موضوع مثل همیشه بدون نتیجه مؤثر به پایان رسید. یکشنبه این هفته اما پرسپولیس برای دومین بار راهی اهواز شد تا این مرتبه با فولاد مصاف بدهد.

این بار البته خبری از سنگ‌پرانی نبود، اما یک سلسله اتفاقات مشکوک باعث شد این مسابقه به یک جنجال بسیار بزرگ خبری در طول تعطیلات بهمن‌ماه تبدیل شود. اگر قرار باشد وقایع را به‌طور تیتروار مرور کنیم، اهم اتفاقات اهواز به این شرح است: پرسپولیس و فولاد قرار بود روز ۲۱ بهمن به مصاف هم بروند، روز ۲۰ بهمن در جلسه هماهنگی به دلایل نامشخص پیشنهاد شد این بازی ۲۴ ساعت به تأخیر بیفتد اما پرسپولیسی‌ها به دلیل فشردگی برنامه قبول نکردند، روز بازی بعد از حضور کاروان سرخ‌ها در استادیوم، بازیکنان این تیم در اتوبوس حبس شدند و برای دقایق طولانی به آنها اجازه داده نشد پیاده شوند. شایان مصلح در صفحه مجازی‌اش مدعی شده در آن لحظات شائبه‌های مختلفی مطرح شده، هرچند تا لحظه تنظیم این مطلب هیچ منبعی به این ادعا واکنش نشان نداده است. در همان لحظات تماسی از داخل استادیوم با علیرضا بیرانوند برقرار می‌شود و به گلر پرسپولیس می‌گویند احتمال لغو بازی زیاد است.

به هر حال بازیکنان پیاده می‌شوند اما مشکل بعدی این است که رختکن برق ندارد! بازیکنان در تاریکی لباس عوض می‌کنند و بازی با ۱۵ دقیقه تأخیر شروع می‌شود، در نهایت هم کرمانشاهی داور مسابقه با اعلام یک پنالتی بسیار مشکوک به سود فولاد و پایان دادن بازی ۳۰ ثانیه زودتر از زمان مقرر، روی این آتش نفت می‌پاشد. پرسپولیسی‌ها پس از مسابقه گلوله آتش هستند. برانکو خویشتنداری می‌کند، اما جلال حسینی به‌عنوان کاپیتان جمله‌ای به زبان می‌آورد که مثل بمب فضای مجازی را می‌ترکاند: «به هر حال پرسپولیس تیمی مردمی است و دستور داده‌اند که نابود شود.» باشگاه بیانیه می‌دهد، مدیرعامل مصاحبه می‌کند و تشنج برای ۲۴ ساعت ادامه می‌یابد. این وسط فیلم ۲۷ ثانیه‌ای از رختکن خاموش پرسپولیس هم حسابی دست‌به‌دست می‌شود. دیروز اما مدیران فولاد هم به‌عنوان برنده بازی بیانیه دادند و مدعی شدند شرایط ملتهب برگزاری مسابقه برای هر دو تیم یکسان بوده است؛ اما آیا این پایان هیاهو است؟ مطلقاً این‌طور فکر نکنید.

اعمال فشار، کسب امتیاز

آفت بسیار مهم مسابقات این فصل که از مدت‌ها پیش حس می‌شود و شاید زنگ خطر را برای اهالی اندیشمند این حوزه به صدا درآورده، اعمال فشار برای کسب امتیاز است. از هفته‌های میانی نیم‌فصل اول برخی مربیان و مدیران باشگاه‌ها به‌طور مکرر از تضییع حقوق تیمشان سخن گفتند و فضایی به‌وجود آوردند که انگار یک برنامه‌ریزی خاص برای صدمه زدن به آنها وجود دارد. یک نمونه مهم در این مورد باشگاه سپاهان است. امیر قلعه‌نویی به‌عنوان سرمربی این تیم تا به حال به دفعات از قربانی شدن سپاهان در بحث اشتباهات داوری سخن گفته و این‌قدر این رویه را ادامه داد که نهایتاً برنامه «نود» تصمیم به بررسی تفصیلی سود و زیان تیم‌ها از اشتباهات داوری گرفت، اما نهایتاً مشخص شد سپاهان در زمره سودبرندگان بوده است! این البته باعث نشد مسؤولان باشگاه اصفهانی به روند مزبور خاتمه بدهند؛ چه این که امیر قلعه‌نویی در نشست خبری پیش از بازی همین هفته برابر سپیدرود حضور نیافت و نماینده او یک بیانیه کوتاه و طعنه‌آمیز در مورد ظلم به سپاهان قرائت کرد.

حتی گزارشگر بومی بازی سپاهان و سپیدرود هم بار دیگر از تعدد اشتباهات داوری به زیان تیم اصفهانی سخن گفت تا روشن شود باشگاه‌ها با بهره‌گیری از همه ابزار مشروع و غیر مشروع‌شان رودرروی هم قرار گرفته‌اند. پرسپولیس هم امسال از این فرمول استفاده کرد و قبل از بازی با سپاهان فضای ذهن داور را به هم ریخت. حالا هم نوبت به تراکتوری‌ها رسیده که به‌خاطر پنالتی گرفته نشده‌شان در بازی با نساجی قائم‌شهر بیانیه بدهند. به نظر می‌رسد جرج لیکنز تازه‌ترین معترض به داوری‌ها در لیگ ایران است و البته فراموش نکنیم رضا مهاجری، سرمربی ماشین‌سازی هم به تازگی تلویحاً ادعایی در مورد حمایت فدراسیون از تیم‌های اصفهانی مطرح کرده بود! حالا انصاف بدهید که در این فضای به‌شدت پرفشار و ملتهب، قطار لیگ ایران چطور قرار است به سمت ایستگاه‌های پایانی برود؟ وقتی در فاصله ۱۳ هفته به پایان مسابقات این همه سوءتفاهم وجود دارد، در روزهای پایانی و سرنوشت‌ساز لیگ با چه فضایی مواجه خواهیم بود؟

ترفند شکست خورده فدراسیون

قرار بود از ابتدای نیم‌فصل دوم مسابقات لیگ برتر شاهد استفاده از سیستم کمک‌داور ویدئویی در ایران باشیم اما شرایط برای وقوع این مهم مهیا نشد. نهایتاً فدراسیون تصمیم گرفت با گماردن دو داور کنار دروازه، کمی از حجم اشتباهات بکاهد. قطعاً این موضوع برای فدراسیونی که حتی دستمزد داوران اصلی‌اش را هم به زحمت می‌پردازد، چندان مطلوب نبود. آنها اما تصمیم گرفتند این کار را انجام بدهند، بلکه حجم اشتباهات کاهش بیابد. با این وجود با گذشت دو هفته از اجرای این سیستم می‌بینیم که تیر فدراسیون به سنگ خورده است. وقتی به اذعان عمده کارشناسان داوری خطای پنالتی اعلام شده به سود فولاد در یک قدمی داور کنار دروازه اشتباه بوده و او هیچ کمکی به قاضی اصلی نکرده، روشن می‌شود به جای این هزینه‌های فرعی بهتر است هزینه اصلی برای راه‌اندازی هر چه سریع‌تر پروژه VAR انجام شود.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.