خبرآنلاین در گزارشی به چراهای دلواپسی دلواپسان قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال ایران پرداخته است.
به گزارش ایسنا، در این گزارش آمده است: فدراسیونی که هیچ چیزش سر جایش نیست، همان فدراسیونی که کفاشیان می‌گوید بعضی نامه‌هایش حتی قبل از دیده شدن توسط رئیس فدراسیون بیرون می‌آیند و رسانه‌ای می‌شوند. این بار و جدیدترین سندی که از آنجا رسانه‌ای شده، قرارداد کارلوس کی‌روش و فدراسیون است؛ قراردادی که خیلی سخت نیست رسیدن به اینکه چه کسی منتشرش کرده است. خیلی راحت کافی است چرخی در حوالی فدراسیون زد. آنهایی که می‌توانستند نسخه‌ای از قرارداد را داشته باشند، رئیس، اعضای هیأت رئیسه، چند نفری در وزارت ورزش و ... خلاصه همه آنهایی که خودشان در امضای این قرارداد نقش داشتند.

انتشار این قرارداد تنها به یک دلیل بوده است، به بهانه اینکه مالیات قرارداد را چرا فدراسیون فوتبال بر عهده گرفته است؟ قراردادی که تا پیش از این رقمش برای چهار سال از ۶۰ تا ۸۰ میلیارد تومان تخمین زده می‌شد و منتقدانی چون محمد مایلی‌کهن مدام بر قیمت بالایش انتقاد می‌کردند. در حالی که حالا مشخص شده این قرارداد بدون مالیاتش برای هر سال رقمی نزدیک به پنج میلیارد تومان است. قراردادی که البته پنج بار در سال بلیت بیزنس کلاس رفت و برگشت به اروپا و البته مواردی چون بیمه تکمیلی، خودروی شخصی و البته آپارتمانی که برای مربی در برج ایران زمین گرفته‌اند.

حالا می‌توان این ارقام را جمع زد و به دلواپسی دلواپسان قرارداد پاسخ داد. قراردادی که البته هر طور هم به آن نگاه شود، بندی دارد که فدراسیون فوتبال حاضر به پذیرش مالیاتش شده و این در تضاد با قوانین کشور است و البته بندهایی که فدراسیون فوتبال ادعای اجرایش را دارد. قراردادی که البته چند عضو وقت هیأت رئیسه چون منصور قنبرزاده مدیرعامل باشگاه نفت تهران امضایش نکردند.

حالا این یک حساب و کتابی ساده است برای رسیدن به رقم واقعی قرارداد. او در این قرارداد به ازای هر ماه ۷ میلیون تومان خرج روی دست فدراسیون برای اجاره خانه‌اش می‌گذارد، یعنی رقمی معادل ۸۴ میلیون تومان. اگر در طول قرارداد سالانه ۱۰۰ میلیون تومان هزینه پزشکی داشته باشد و تقریباً ۳۲ دندانش را ایمپلنت کند و اگر برای هر دندانش در این مدت ۱۰ میلیون تومان هزینه کند، ۳۲۰ میلیون تومان دیگر به این رقم افزوده می‌شود. پنج بلیت رفت و برگشت فِرست‌کلاس به مقصد مسیری دور مثل آفریقای جنوبی در سال تا ۱۰ هزار دلار برای هر مسیر رفت و برگشت در سال رقم ۵۰ هزار دلار و در طول چهار سال چیزی نزدیک به ۲۰۰ هزار دلار هزینه در بر دارد. اگرچه این رقم با آنچه در اصل قرارداد آمده چیزی حدود ۵۰ درصد فرق دارد و بیشتر می‌شود اما باز هم ۲۰۰ هزار دلار به قیمت دلار ۳۳۰۰ تومانی معادل ۶۶۰ میلیون تومان خواهد بود.

به کل این رقم قرارداد هم اگر ۴ میلیارد تومان به عنوان مالیات سالانه اضافه شود، کل رقم قرارداد برای ۴ سال برابر می‌شود با ۲۹ میلیارد تومان. یعنی رقمی که محمد مایلی کهن و خداداد عزیزی در آخرین مصاحبه تلویزیونی‌شان درباره رقم سالانه قرارداد او گفته بودند. اگرچه این رقم بی‌شک رقم زیادی برای فوتبالی است که رقم بودجه سالانه‌اش ۶۰ میلیارد تومان است و معمولا بخش عمده‌ای از این رقم هم کسب اعتبار نمی‌شود. مهمترین رشته ورزشی کشور که کل بودجه سالانه‌اش از اعتبارات دولتی ۸ میلیارد تومان است و به ازای این ۸ میلیارد تومان انواع و اقسام بحران‌ها را پشت سر می‌گذارد اما برای ۲۹ میلیارد تومانی که اگر به چهار سال تقسیم شود و البته برای رسیدن به جام جهانی و با در نظر گرفتن پاداش صعود به جام جهانی، در بدبینانه‌ترین حالت، سالانه ۷.۲ میلیارد تومان هزینه برای فدراسیون به همراه دارد، یعنی نزدیک به ۸ درصد از هزینه‌های جاری فدراسیون فوتبال و نه البته کل بودجه جاری فوتبال. فوتبالی که همین امسال در آن بازیکنی در تیمی دولتی و در آستانه سقوط بیش از ۳ میلیارد تومان گرفته و بر اساس اسناد منتشر شده از قراردادهای تعدادی از مربیان ایرانی خیلی از آنها درآمدهایی تا سقف یک میلیون دلار داشته‌اند.

آنچه از سوی یکی از اعضای عزیز هیأت رئیسه یا مدیریت فوتبال ایران که بی‌شک با خود می‌اندیشیده خادم فوتبال است، با انتشار این برگه قرارداد لو رفت، مجالی بود که در اختیار همه قرار گرفت تا از گمانه‌زنی‌های ناصحیح دست بردارند و با یک ماشین حساب به رقمی واقعی برسند.

اگرچه با ۷.۵ میلیارد تومان سالانه می‌توان برای فوتبال پایه گام‌هایی مهم برداشت، می‌توان کمپ تیم‌های ملی را در ورزشگاه آزادی از نو تجهیز کرد، می‌توان چند کمپ استعدادیابی خوب در ۶ یا ۷ مرکز کشور ساخت و شروع به زیر نظر گرفتن بازیکنان با استعداد رده‌های سنی کرد. می‌توان مشکل چمن‌های کمپ‌های ملی، فوتبال بانوان، فوتسال و فوتبال ساحلی را به حداقل رساند اما تنها یک نگرانی سبب می‌شود تا به عکس دلواپسان فوتبالی‌، علاقه‌مندان فوتبال ترجیحشان هزینه شدن این پول برای یک مربی خارجی باشد. اینکه چه تضمینی هست که اگر این پول خرج داشتن یک مربی ملی نشود، این پول‌ها می‌آیند و خرج زیرساخت‌ها می‌شوند. اینکه اگر این رقم‌های کلان را برای یکی مثل کارلوس کی‌روش یا هر مربی خوب خارجی دیگری مثل او که کلاس فوتبال ملی ایران را بالا ببرد، نپردازیم، آیا قرار است ریالی از این بودجه‌ها را برای حل مشکل زیرساخت‌ها هزینه کنیم؟ سال‌هاست که این اتفاق نیفتاده و میلیاردها تومان از بودجه مستقیم بیت‌المال هزینه شده برای تیم‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس و تیم‌های صنعتی که آورده‌شان همین امروز فوتبال ایران باشد.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.