مدیرعامل سابق برق شیراز و نفت آبادان معتقد است باید در مورد کروش منصفانه قضاوت کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ خلیل صالحی که از معدود چهره های فوتبال ماست که هم سابقه بازی، کاپیتانی، مربیگری، سرمربیگری ، عضو هیات مدیره و مدیرعاملی یک باشگاه ( برق) را دارد در گفت و گو با خبرآنلاین توضیحات جالبی داده است.

*باخت به عراق تبعات حاشیه ای زیادی داشته و در رسانه ها شاهد جدال و تقابل کروش و منتقدانش هستیم.نظر شما چیست؟

متاسفانه وقتی نوع نگاهمان حرفه ای نباشد توقع داریم سرمربی معجزه کند.مثلا چون کروش پول زیادی می گیرد برخی توقع دارند او ما را قهرمان جام جهانی کند. این نوع نگاه مخرب و خطرناک است.مثال چنین موضوعی این است که مثلا یک ماشین از یک کمپانی مطرح جهانی را بیاوریم در سنگلاخ و جاده نامناسب توقع داشته باشیم همان بازدهی و کارآیی را داشته باشد که در جاده های هموار دارد.ما باید نقدهایمان منصفانه باشد.

من قصد دفاع از کروش را ندارم اما با این تفکرات هم مخالفم و آنچه در این فضا می بینم به هیچ عنوان حرفه ای نیست.کروش به هرحال یک برند است و برند هم قیمت دارد.کسی ما را مجبور نکرده حتما از او استفاده کنیم.

*اما ما در گذشته با مربی ایرانی هم همین نتایج را کسب کرده و باخته ایم.یعنی کروش قدم بالاتری برنداشته.

این هم تفکر اشتباهی است هر چند مربی ایرانی هم مورد انتقاد همین منتقدان قرار داشت و قرار نیست چیزی تغییر کند.اصلا تیم ملی به کنار.من مثال پرسپولیس را می زنم . حمید درخشان آیا منتقد دایی بود یا نبود؟ آیا گفت این تیم اگر درست هدایت شود قهرمان می شود یا نه؟ آیا گفت دوای درد این تیم منم یا نه؟ خب چرا وقتی آمد ونتیجه نگرفت نوع حرفها و بهانه جویی ها عوض شد؟ من نمی خواهم به او خرده بگیرم . می خواهم بگویم وقتی امکانات وجود ندارد و زیر ساخت کاملی نداریم دایی و درخشان فرقی ندارد و نتیجه گرفتن فقط به هنر مربی برنمی گردد.

*یکی از انتقادات این است که می گویند ما به عراقی باخته ایم که لیگ ندارد و مربی اش ۴۵ روز است این تیم را تحویل گرفته.

خنده دار است که بگوییم عراق لیگ ندارد.یعنی اینقدر از اوضاع فوتبال آسیا بی خبریم؟حداقل در همین خبرهای بعد از بازی با عراق بارها اعلام شده علا عبدالزهرا که مدعی دوپینگ او هستیم بعد از تراکتور رفته در الشرطه یا همان پلیس عراق بازی کرده یا اسماعیل ضرغام که پرسپولیس دنبال جذب اوست عضو همین تیم است.مگر می شود عراق لیگ نداشته باشد؟

درباره مربی ۴۵ روزه اش هم فرافکنی می شود.راضی شنیشیل خودش یک عراقی است و سالها در خط دفاعی تیم ملی عراق بازی کرده.او قبلا هم سرمربی همین تیم بود.زمانی که محمد مایلی کهن سرمربی تیم ملی ما در جام ملت ها بود شنیشیل در تیم ملی عراق بازی می کرد و همبازی همان نسل ۹۶ ماست.در همان رقابت ها هم عضو تیم منتخب بازی ها شد.او قطعا از تیم ملی کشورش اطلاع کافی داشته مثل جلال طالبی که در آستانه جام جهانی ۹۸ سرمربی تیم ملی شد. اگر یک خارجی آمده بود و عراق را تحویل گرفته بود شاید این استدلال پذیرفتنی بود اما وقتی شنیشیل خودش با همه زیر و بم تیم کشورش آشناست این استدلال خنده دار می شود.نسل فعلی تیم ملی عراق عضو تیم ملی الپیک این کشور در مقدماتی المپیک لندن بوده اند و همین شنیشیل هم سرمربی آنها بوده. مگر می شود آنها را نشناسد؟ اصلا یک نکته دیگر.

*بگویید .می شنویم.

راضی شنیشیل در لیگ ستارگان قطر که سالانه میلیاردها دلار در آن خرج می شود و کشوری که توانسته میزبان جام جهانی شود سرمربی تیم اسپورتس کلاب است و سه قهرمانی پیاپی هم کسب کرده .چرا از کشور باصطلاح جنگ زده و داعش زده عراق یک چنین مربی تربیت می شود و مربیان ما نمی توانند خارج از کشور کار کنند؟ چرا ستاره لیگ ما کرار عراقی است؟ چرا برای جذب ضرغام اسماعیل دست و پا می زنیم ؟ پس فوتبال عراق یکسری فاکتورها دارد که ما نداریم.

*یعنی معتقدید جنگ زده بودن نمی تواند باعث ناکامی شود؟

به نحوی که دوستان می گویند نه.من یک سئوال از شما دارم.حمله آمریکا علیه عراق چه سالی بود؟ سال ۲۰۰۳ شروع شد و ۲۰۱۰ آخرین بازمانده آمریکایی ها از عراق خارج شد.حالا بیایید فوتبال عراق را در همان سالها و این دوره هفت هشت ساله بررسی کنید. سال ۲۰۰۴ در المپیک آتن عراق به مقام چهارم المپیک می رسد. مقامی که برای یک تیم آسیایی رویایی است.سال ۲۰۰۷ که امیر قلعه نویی سرمربی تیم ما بود و عراق در اوج جنگ و آشوب بود آنها قهرمان جام ملت های آسیا شدند. آن زمان که بی ثباتی در عراق بیشتر بود.الان که داعش فقط در بخشی از عراق می جنگد و جامعه جهانی هم دارد از عراق حمایت می کند. آن زمان ۱۷ کشور علیه عراق ائتلاف کرده بودند.اینها را چرا نمی بینیم؟

*در مجموع شما حامی کروش هستید؟

من حامی شخص کروش نیستم اما معتقدم او به تیم ملی ما نظم داده.وظیفه کروش بازیکن سازی نیست.او در تیمی که لیگ آن کمترین سازندگی را دارد نظم ایجاد کرده و همدلی تیم ملی مثالزدنی است.برخی متقدان کروش خودشان مقابل بازیکنانشان منفعل هستند و بازیکن سالاری در تیم شان موج می زند.کروش حداقل این یک آفت همیشگی فوتبال مان را از بین برده است.باید این نکات را هم ببینیم.

*او باید بماند یا برود؟

اگر دنبال یک مربی بزرگتر هستیم موافق رفتن کروش هستم در غیر این صورت رفتن او یعنی عقبگرد.من معتقدم نباید در یک فضای احساسی و پر از کشمکش تصمیم گیری کنیم و بعد مثل زمان ایویچ خدا بیامرز حسرت بخوریم.باید برای تصمیمات مان متر و معیار داشته باشیم.چیزهایی که من دارم می شنوم منطق پشت شان نیست.با این ساختار فکر کنید قهرمان هم شده بودیم .چه اتفاقی می افتاد؟

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۲۳ )