جایی برای نوشتن از روزهایی که هیچکدام‌مان فکرش را هم نمی‌کردیم. ( درباره کرونامه | عضویت | ورود )
حال نه چندان خوب ما

قبل‌ترها بیشتر فوتبال و اخبارشو دنبال می‌کردم. سنم که بالاتر رفت، حال و حوصله‌ام هم کمتر شد و هیجانم ته کشید. دیگه مثل سابق نه از جادوی کهکشانی‌ها به وجد میام و نه از روح اساطیری بارسا. اصلاً همون موقع که به بهانه یونیسف پای تبلیغات به روی پیرهنشون باز شد، روحشون را فروختند. خودمونیم فوتبال قبلاً چیزی فراتر از فوتبال بود. اینو صرف نوستالژی که دامن همه رو تو سن و سال بالاتر می‌گیره نمیگم. اصولاً فوتبالیست‌های کریستالی امروز که هر دقیقه زندگیشون حساب کتاب داره و خوردن و سوزوندن هر کالریشون رو حساب کتابه و اوج هنرشون چارتا پست آبکی تو فضای مجازی و لای اونا رد کردن یه مشت تبلیغ ملیونی هست، مال اسطوره‌سازی و آنتوگانیست و پروتوگانیست‌بازی نیستند. اصلاً خوب کاری هم کنن و اگه فکر کردین که به توی نویسنده چه و فوتبال فوتباله و نه ایدیولوژی و سیاست و سینما، فی نفسه حق با شماست همون‌طور که بستن به ریش این نسل آبکی و حواشیش حق من و امثال زنگ‌زده‌ام. حالا که اینطور شد زنده باد رونالدینیو که کتاب فوتبال با خداحافظیش بسته شد.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.