پرسش اینجاست که آیا این حجم از پافشاری هواداران تیم برای بازگشت استراماچونی، جنبه منطقی و حرفه‌ای دارد؟

به گزارش ایسنا، رسول بهروش، روزنامه‌نگار، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:‌

«۱- چنان‌ که پیش‌بینی می‌شد باشگاه استقلال رسما پرونده بازگشت آندره‌آ استراماچونی به نیمکت آبی‌پوشان را بست تا این طور به‌ نظر برسد که بازی با اسم این مربی، صرفا ابزاری برای خریدن زمان و عبور از فرهاد مجیدی بوده است. با این همه، جنبه تامل‌برانگیز ماجرا، اشتیاق بی‌پایان هواداران برای بازگشت مربی ایتالیایی است. بر این همه پافشاری، نقدهایی وجود دارد.

۲- در این که بیشتر مدیران فوتبال ایران ناکاربلد و غیر قابل اعتماد هستند، تردیدی وجود ندارد اما در عین حال پرسش اینجاست که آیا این حجم از پافشاری هواداران تیم برای بازگشت استراماچونی، جنبه منطقی و حرفه‌ای دارد؟ صدالبته استراماچونی تیم خوبی ساخته بود و «شاید» در ادامه مسیر با استقلال موفق به کسب افتخار می‌شد اما فضایی که امروز می‌بینیم شبیه آن است که مثلا منچستری‌ها در دهه ۹۰ و در اوج کسب افتخار با سر الکس فرگوسن این مربی را از دست داده‌اند و حالا برای بازگشت او لحظه‌شماری می‌کنند! آیا واقعا استراماچونی برای استقلال چنین مربی موفقی بود؟ با کدام قرینه و شاهد، صرف چند پیروزی و یک هفته صدرنشینی موقت؟

۳- قانون مضحک منع جذب مربیان خارجی را رها کنید. بازگشت استراماچونی در شرایط عادی هم چالش‌های خاص خودش را دارد. او مربی گران‌قیمتی است و نسبت به دریافت به‌موقع مطالباتش حساسیت بسیار بالایی دارد. این مسئله چنان است که مربی ایتالیایی حتی ۲ بازی پایانی نیم‌فصل گذشته را هم در ایران باقی نماند و ۵امتیاز حیاتی آبی‌ها را به فنا داد. آیا تضمینی هست که در دوره جدید همکاری، با این شرایط تحریم و گرانی ارز، مطالبات استراماچونی به‌موقع پرداخت شود؟ اگر دوباره این اتفاق تکرار شد و او ول کرد و رفت، داستان چیست؟ باز استقلال باید ضرر کند و یک فصل دیگر را با یک مربی دیگر بسوزاند؟ برخی عقیده دارند استراماچونی بابت فصل دوم قراردادش غرامت خواهد خواست و بهتر است با همین پول از خدمات او استفاده شود. فارغ از نامشخص بودن صحت و سقم این گزاره، آیا واقعا یک مربی با این شخصیت می‌تواند آدم قابل اعتمادی باشد؟ آیا بستن قرارداد جدید با او، یک ریسک حقوقی دیگر نیست؟

۴- حتی اگر فرض کنیم استراماچونی با موفقیت قطعی و تثبیت‌شده از لیگ کشورمان بیرون رفته، هیچ تضمینی وجود ندارد که دوره بعدی همکاری او با استقلال هم درخشان باشد. در فهرست مربیان خارجی فوتبال ایران، اسامی پرشماری وجود دارد که هیچ‌کدام در بازگشت نتوانسته‌اند کیفیت قبلی را نشان بدهند؛ از میروسلاو بلاژوویچ تا تونی اولیویرا و مصطفی دنیزلی که هر بار برگشتند، ضعیف‌تر نتیجه گرفتند. بله، مورد برانکو را هم داشتیم که یک بازگشت موفقیت‌آمیز را تجربه کرد اما به‌ طور کلی تجربه تاریخی نشان می‌دهد مربیان خارجی قرار نیست همیشه کامیابی‌های قبلی را تکرار کنند.

۵- و عاقبت یک یادآوری مهم. همین شور و حال فعلی هواداران استقلال شاید در سطحی خفیف‌تر در زمان وینفرید شفر هم وجود داشت و باعث شد قرارداد ۳۰۰هزار دلاری این مربی، با عجله و حتی پیش از برگزاری فینال جام حذفی با ۴برابر قیمت، یعنی یک میلیون و ۲۰۰هزار دلار تمدید شود. در نهایت هم شفر از نظر فنی توقعات را برآورده نکرد و برکنار شد. الان پنجره‌های نقل‌وانتقالاتی استقلال به‌ خاطر شکایت همین مربی بسته است و این تیم در آسیا قادر به استفاده از خریدهای جدیدش نیست؛ یک تاوان سنگین بابت یک هیجان نابه‌جا. آیا ممکن نیست روزی در مورد استراماچونی هم همین شرایط به‌ وجود بیاید؟ یعنی بالاخره فشارها جواب بدهد، او با رقم بالا قراردادی جدید ببندد و بعد از ناکامی احتمالی، خسارتی هنگفت با تبعات حقوقی جدی روی دست باشگاه بگذارد؟ شور و حال هواداران قابل درک است اما این همه هزینه مادی و معنوی که صرف اصرار برای بازگرداندن استراماچونی می‌شود، واقعا چه منطقی دارد؟ تا کی قرار است مربیان و جام‌ها فدای نام استراماچونی و عملکرد مجهول او درصورت بازگشت به استقلال شوند؟»

نظر کاربران را اینجا ببینید. ( تعداد نظرات: ۱ )