پرتغال با گل کوارشما نیمه اول را پیروز به رختکن رفت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ قرار بود شب موعود باشد. شب افتخار. شب پیروزی. جو ورزشگاه سارانسک کشنده بود. خبرنگار اسپانیایی اسپرت با خنده می گفت:«غیر قابل باور است. مگر می شود طرفداران ایرانی ۸ بر پرتغالی ها باشند؟ آنها با این بوق های شان همه کار می کنند. اصلا عجیب نیست که اگر با این هیجان روی سکوها ایران سورپرایز بزرگی برای جام داته باشد.»

بخش زیادی از این جماعت روی سکو ، شب قبل از بازی سر راه شان یکبار جلوی هتل پرتغال سبز شده بودند. این قدر زدند و رقصیئنئ و فریاد کشیدند که کریس رونالدو با التماس از آنها بخواهد بگذارند ، خوابند!» آنها در روز بازی هم در ورزشگاه از همان لحظه شروع تا حد انفجار داشتند تیم شان را تشویق می کردند. اصلا ورزشگاه انگار قرار نبود حتی یک لحظه خاموش شود.

بچه های ایران هم انگار سراسر انگیزه بودند. کمی استرس و البته کلی خنده. از همان قبل بازی که کنار رونالدو ایستاده بودند تابلو بود که بیرانوند و جاجی صفی داشتند سر ماجرای چطوری کریس شوخی می کنند و با هم می خندند. بازی که شروع شد اما می شد حس کرد بیرانوند استرس این تقابل را دارد. وقتی با حالتی عصبی با سعید عزت اللهی روی یک اشتباه درگیر شدند. ۲۰ دقیقه ابتدایی بازی کمی با استرس گذشت. ولی بچه ها خیلی سریع بازی را در دست گرفتند. لایی حاج صفی به یار پرتغالی و خطایی که پشت هجده قدم به ایران رسید دوباره ورزشگاه را به مرز انفجار رساند. این همه انگیزه حکایت از یک واقعیت داشت. اینکه این بچه ها نیامدند برای باختن و برگشتن به خانه. شرایط هم البته در گروه داشت طوری رقم می خورد که ایران به یک شب رویایی امیدوار تر باشد. پاس سردار به جهانبخش نشانه دیگری از این اتفاق نویدبخش می توانست باشد.

البته در زمین اتفاقاتی هم می افتاد که کی روش برایش نگران و دلخور باشد. جر و بحث سعید عزت و بیرانوند یا کلی جوزدگی و اعتراض که رامین با بازیکنان پرتغالی ایجاد می کرد تا سرمربی و مسعود شجاعی به او تذکر دهند.

بازی اما فقط روی زمین نبود که جریان داشت. روی سکوها بلوایی بود. هیجانی باور نکردنی. تیمی که شده تا پای مرگ می خواست بجنگد برای صعود و روی سکوها ، جمعیتی که غش می کردن و جان می دادن برای سربازان گروه ضربت شان. آری یک ضربان بود که در قلب ۸۰ میلیون ، با هم می تپید.

همین سردار آزمون که بازی قبل ، با اشک به رختکن رفته بود ، این بار در ۲۵ دقیقه نخست با تمام وجود داشت می جنگید. می پرید ، سر می زد . توپ می کاشت و پاس های فوق العاده می داد. فرقی نداشت کدام شان جلوی کریس قرار می گرفت. هر کسی بود سد راهش می شد. پرتغال داشت فشار را بیشتر می کرد. توپ را مدام در زوایای مختلف زمین می گرداندند تا شاید دفاع ایران برای لحظه ای باز شود اما بچه ها اقلا تا حوالی دقیقه ۳۰ سعی کرده بودند این اتفاق نیفتد.

داور پاراگوئه ای در این دقایق ، همان طور که کی روش قبل از بازی هشدار داده بود، تقریبا در تمام صحنه های ۵۰-۵۰ داشت به سمت حریف سر می خورد. در عوض ایران اتکایش به سکوها بود. کارلوس برایش مهم بود همه تا ته جان بجنگند. برای همین کی روش لب خط داشت فریاد می زد سر طارمی که سفت تر بازی کند و در زمین مثل بازی قبل حضورش چشمگیر باشد. مهدی هم با ترس به نیمکت می گفت حتما!

لحظه ای بعد پاس مهدی و فرار جهانبخش ایران را صاحب ضربه کاشته کرد . کاشته ای که حاج صفی برایش یک بدن آمد و بعد جهانبخش ارسالش کرد. ضربه سر سعید عزت باز همه مان را برای گل نیم خیز کرد. این مهمترین موقعیت بازی تا دقیقه ۳۵ بود بدون شک.

تیم ایران بود که در این دقایق فشار می آورد. طارمی ، امیری و سردار باید روی کار ترکیبی شان ورزشگاه را روی هوا می بردند اما کمی عجله کردند. امیری داشت در این لحظات باز ستاره زمین می شد. داشت با توپ جادو می کرد ولی این اتفاقات به گل بدل نمی شد. در سوی دیگر زمین جاج صفی با همه وجود کریس را متوقف کرد تا همچنان ایران تیم زهردار میدان باشد.

این جام جهانی بی شک ایران یک پدیده بزرگ داشت. یکی که یکی از مسن ترین ها بود. امید ابراهیمی در میانه میدان یک ژنرال بود. او با تکل ها . با توپ رباییهایش. با جنگندگی و با پاس هایش به بازی ایران ریتم می داد تا بیشتر افسوس نبودن ۴ سال قبلش را بخوریم. او که با همان قلدری باعث بهت کریس رونالدو شد تا او مایوس به داور زل بزند!

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.